گزارش کرسی - کرسی نظریه پردازی
بسمه تعالی
گزارش بیستمین کرسی علمی – ترویجی
عنوان کرسی:
«کاربست میراث هزار ویک شب در رمان معاصر عربی؛مطالعه موردی رمان های «سلاف بغداد» و«ألف لیلة و لیلة»»
ارائه دهنده: دکتر طیبه امیریان پژوهشگر پسا دکتری گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی
ناقدان: دکتر علی سلیمی قلعه ای عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی
دکتر مریم رحمتی ترکاشوند عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی
مدیرجلسه: دکتر جهانگیر امیری عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی
جلسه کرسی علمی- ترویجی با عنوان «کاربست میراث هزار ویک شب در رمان معاصر عربی؛ مطالعه موردی رمانهای «سلاف بغداد» و «ألف لیلة و لیلة»»، در روز دوشنبه مورخ 26 تیر ماه 1402 ساعت 10 صبح در سالن جلسات شماره ۱ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه رازی به صورت حضوری و مجازی با حضور اعضای هیئت علمی و علاقه مندان برگزار گردید. ارائه دهنده؛ دکتر طیبه امیریان، پژوهشگر پسادکتری گروه زبان و ادبیات عربی، ناقد اول دکتر علی سلیمی قلعه ای، عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات عربی، ناقد دوم دکتر مریم رحمتی ترکاشوند، عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات عربی، مدیر جلسه دکتر جهانگیر امیری، عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی و دکتر روح اله بهرامی دبیر کمیته کرسیهای نظریه پردازی دانشگاه رازی، که رأس ساعت معین در جلسه حضور یافتند. اوان و آغاز کرسی همراه بود با بیاناتی از خانم دکتر امیریان مبنی بر اینکه محتوای کرسی در راستای تأیید ماحصل مطالعات و پژوهشهایی است که در قالب مقالات علمی و پژوهشی و با نظارت و راهنمایی آقای دکتر امیری با سمت استاد میزبان، در دوره پسا دکتری انجام و به سرانجام رسیده است. دکتر امیریان در ابتدا ضمن ارائه خویش در قالب یک پاورپوینت، به بیان مقدماتی به صورت تبیین موضوع و شرح مسأله و پیشینه پژوهش و سپس به معرفی دو رمان عربی منتخب به صورت مفصل و مجزا پرداخت که مهمترین و اصلی ترین بخش کرسی را به خود اختصاص میداد. وی با اشاره به نظر محققان و ناقدان مبنی بر اینکه کتاب داستانهای هزار و یک شب جامع الحکایات، به عنوان یکی از برجسته ترین آفرینشهای ادبی مشرق زمین در شاهراه ادبیات جهان که در کنار سایر محصولات ادبی دنیا قرار گرفته است، بر آفرینشهای ادبیات داستانی در جای جای دنیا تأثیرگذاشته است، به تأثیرات هزار و یک شب در دو سطح روایتی و معنایی در دو رمان معاصر عربی پرداخت. شرح ارائه را توسط دکتر طیبه امیریان، میتوان بدین ترتیب گزارش داد:
هزار ویک شب یا هزار افسان و به عربی «ألف لیلة و لیلة» با حکایتهای بیشمارشاش که مأمن شخصیتها، رویدادها و حوادث عجیب و غریب و خیالی است در زمره گونه ادبیات «الغریب»، «فانتستیک» ویا «النادر» گنجانده میشود. این کتاب سترگ با پیشینهای بسیار دیرین و تأثیرگذار در دورههای مختلف حیات ادبی بر گونههای مختلف ادبی در زبان فارسی و عربی و دیگر زبانهای دنیا از انگلیس، آمریکا، اسپانیا، پرتغال، کانادا، آرژانتین و غیره، داشته و ادبیات داستانی و به ویژه گونه رمان هم از این تأثیرپذیری بی بهره نمانده است. در همین راستا، ادبیات داستانی معاصر عربی هم در ژرفای تاریخ اش با احضار و الهام از داستانهای خارق العاده هزار و یک شب سعی در خلق یک نظام اندیشگانی نوین دارد. از همین روی است که رمان نویسان عرب هم به فراخور چارچوب اندیشه ورزی و محیط فرهنگی، فکری و اجتماعی که در آن قرار گرفته اند از انبان هزار و یک شب توشههای خود را برای باز تولید و بازنمایی خطوط روایتی جدید و نیز خلق بن مایههای فکری خود و جامعهای که در آن میزیند، بر دارند. در همین رابطه، با مطالعه دو رمان از جریان پسا استعماری و نیز پسا محفوظی رمان نویسی معاصر عربی و یافتن پاره ای از شباهتهای ساختاری و شیوههای روایتی در این رمانها با هزار و یک شب در جستجوی این امر هستیم که رمان نویسان معاصر عرب چگونه و با چه کاربستهایی توانسته اند از داستانهای هزار و یک شب در نوشتن رمانهای خود بهره مند باشند. در اینجا نیز به اقتضای بحث به ذکر و نقد دو رمان عربی با نامهای «سلاف بغداد» و «ألف لیلة في لیلة» به منظور دست یافتن به چرایی و چگونگی سؤال بالا میپردازیم. البته لازم به یادآوری است که از میان میدان بی شمار رمان معاصر عربی در کشورهای گوناگون، به گزینش دو رمان از دو نویسنده مرد و زن از دو کشور عراق و سوریه پرداختیم که در ادامه دلیل انتخاب این دو نمونه مطالعه موردی خواهد آمد.
بررسی نمونه رمان نخست: داستانهای هزار و یک شب با ویژگیهای گوناگون مبنی بر روایت، توصیف و گفتگوی شخصیتها در فضای زمان و مکان، بازتاب دهنده واقعیتهای جامعه است، به گونهایی که رمان نویس معاصر با الهام از داستانهای هزار و یک شب، بمثابه یک متن مبدأ، به منظور تقویت قوای ادبی و ذهنی خود برای خلق و اثربخشی رماننویسی میپردازد.
محسن الموسوی، ناقد و نویسنده عراقی و صاحب رمان «سلاف بغداد»، با به حرکت درآوردن اندیشه و با الهام از شیوه روایتی هزار ویک شب به طرحی نو از زیبایی شناسی در نوشتن رمانش دست مییابد. الموسوی در این رمان محیط فکری و فرهنگی شهر «بغداد» را برای بازنمایی واقعیت تلخ عراق پس از اشغال آمریکا به استعاره میگیرد. نویسنده با استفاده از روش نقدی Autobiografiction یا Autofiction یا «خود تخیلی» و با استفاده از طرح لایه به لایه روایتی داستانهای هزار و یک شب به تصویر کشیدن وضعیت کنونی فکری، فرهنگی و ادبی و نقدی شهر بغداد به نحوی به شیوه تفکر انتقادی به نقد جامعه عراق پس از حمله آمریکا 2002 میپردازد. به دیگر سخن، چنین به نظر میآید که نویسنده در این رمان زندگی ادبی و اندیشههای نقدی خود را در قالب خلق یک شخصیت جدید با نام «حمدی السّماک» که به صورت سوم شخص در رمان ظاهر میشود، بازگو میکند. الموسوي با استفاده از داستانهای فرعی خیالی و سناریوهای خیالی با شخصیتهای واقعی و گاه خیالی در خدمت جستجوی خود و روایت زندگی خود به عنوان یک ناقد ادبی است. الموسوي با سبک نویسندگی خلاقی که دارد ضمن ایجاد فضای روایتی تو در تو، خلق شخصیتهایی عجیب و غریب و تعریف حوادث خارق العاده در مکانهای دور از ذهن و خیالی در رمان به توضیح و درک نظام نقد ادبی کنونی و ایراد دیدگاههای نقادانه خودش از طریق شخصیتهای رمان میپردازد و این رمان مصداق بارزی از گونه رمان «اتوبیوگرافیکشن» است. همچنین میتوان گفت که این رمان میتواند شاهدی بر تأثیر مستقیم و گاه خلاقانه و نیز تأثیر غیرمستقیم الموسوی از فضای روایی داستانهای هزار و یک شب از منظر سبکشناختی، به منظور گسترش اندیشه و تجربه رماننویسی خلاقانهاش و مهارت انتقادی او به عنوان یک ناقد زبردست در فنون ادبی به شمار میرود. به نظر میرسد، ساختار متداخل روایی رمان، مکانهای سرّی و گاه خیالی، حضور شخصیّتهای عجیب و بیان شعر، به شیوه هزار و یک شب پیوند خورده است. میتوان گفت این تأثیرپذیری بسان یک نیروی مؤثر به طرح فضای غم انگیز بغداد در دهه پنجاه و آینده نامعلوم و ترسناک آن، به شیوه روایت گویی تودرتوی شهرزاد و بیان حقایقی از «سلاف» با پیوند میان واقعیت و خیال بپردازد. درباره محتوای اثر میتوان گفت با توجه به دیدگاه انتقادی نویسنده و کتابهای بسیاری که در زمینه نقد هزار و یک شب و روایت شناسی عربی نوشته، رمان او تصویری هنرمندانه از خوانش هزار و یک شب و ساز و کارهای بینش فکری وی است.
بررسی نمونه رمان دوم: جستجوی گفتمان روایی که یک راوی در رمان فمنیستی می گشاید، تلاشی برای آشکار کردن جایگاه و حقیقت زن است. همانطور که در داستان آغازین «هزار ویک شب» برایمان پدیدار گشت، شهرزاد با روایت توانست به تصویر زن بپردازد و بقایش را در برابر «شهریار»، مصداق جنس مرد، حفظ کند. رمان «ألف لیلة في لیلة= هزار شب در یک شب» نوشته سوسن جمیل حسن، رمان نویس سوری است که در زمره ادبیات زنان گنجانده میشود. از این روی، وی سوسن جمیل حسن رمان خود را با الهام از هزار و یک شب به عنوان مدلی از رمان زنانه، به فضایی برای به صدا در آوردن شرایط زنان در جامعه مردسالار تبدیل گردانده است. در وهله نخست با رویکرد مقایسهایی آنچه مسلم و پر واضح است تأثیر پذیری نویسنده از هزار و یک شب در انتخاب نام رماناش است زیرا عنوان رمان یادآور شب زنده داری و حکایات هزار ویک شب است اما نکته مهمتر دیگر آنکه از آنجایی که هزار و یک شب نیمی از خاستگاه خود را به زنان داده و پرتوهای اندیشه زنان در سایه دنیای مرد سالار را در خود جای داده است، دلیل توجه سوسن جمیل حسن است. بدین معنا که وی در رمان خود و با الهام از داستان مطلع هزار و یک شب به مشکلات و دغدغههای زنان در جامعه کنونی عربی از جمله سوریه پرداخته است. سیر روایتی لایه لایه که نویسنده آن را برای بیان حوادث داستان و بازتاب چگونگی بستر گفتگوهای میان دو شخصیت زن «دیمة» و شخصیت مرد «مولا» که به شرح مشکلات زنان در هر رده سنی و اجتماعی در یک شب میپردازد، به نحوی تصویرگر جلوههای روایتی و داستان سرایی شهرزاد برای شهریار در طول شبهای متمادی است. در حوزه مطالعات فرهنگی، این رمان نمونه بارزی از نگاه جنسیتی و نه تقابلهای جنسیتی بین زن و مرد در جامعه عربی باشد. زیرا نویسنده با الهام از داستان آغازین هزار و یک شب و شیوه روایتی داستان در داستان و با خلق دو شخصیت زن و مرد درصدد ایجاد یک تقابل جنسیّتی، مانند تقابل شهرزاد و شهریار، در رمان خویش نمیباشد. بلکه وی با رویکردهای جدیدی که به شخصیّتهای زن و مرد داستانش میدهد، سعی بر آن دارد که زن و مرد را در کنار یکدیگر قرار دهد تا بتواند یک زیرساخت فرهنگی مبنی بردرک و فهم متقابل ایجاد کند. تردیدی نیست که کاربست قصّهها و شیوههای روایتی هزار و یک شب، به مثابه عصاره بینا فرهنگی تمدّن و فرهنگ مشرق زمین، نقش روشنفکرانه و قاطعانهای در ساختار فکری و شکل گیری پیکره رمان معاصر عربی ایفا کرده است. اما در نتیجه بررسی تأثیرپذیر رمان سوسن جمیل از هزار و یک شب میتوان چنین برداشت نمود که بین تجلّی شهرزاد اسطوره ای ادبی و دیمه، نمایانگر هویت زن عرب در مقابل مرد در هزار شب در یک شب تفاوتهایی وجود دارد. با وجود چندپارگی در رمان سوسن جميل، کاملاً طبق چارچوب روایت شهرزادی نیست. روایت در رمان سوسن جمیل، هویت الگوی زن در جامعه معاصر عرب را با پرداخت به زندگی یک زن، دیمة، تجربه محیطی و زمانی را که در آن زیسته روشن میکند.
شرح دیدگاه ناقد اول: دکتر سلیمی در ابتدا به بررسی و شرح نقش بازتابهای گوناگون اسطورهها، شخصیتهای تاریخی در گونههای مختلف ادبی از جمله شعر و رمان، و ادبیات نمایشی پرداختند که چگونه یک ادیب در خلق و به وجود آوردن یک محصول نوین ادبی میتواند به شیوههای گوناگون با ذوق و خیال هنری و با توجه به معنا و مفهومی که در ذهنش میپروراند از اسطورهها و گونههای مشابه آن بهره میبرد وسرانجام یک آفرینش ادبی را ارائه دهد. در ادامه با طرح دو پرسش مهم در رابطه با چرایی انتخاب این دو رمان و نیز چگونگی نمود پرورش خلاقیت رمان نویسان سخنان خود را به پایان رساندند. پرسش اول این بود که چرا دو نوع رمان از دو نویسنده زن و مرد از دو کشور گوناگون انتخاب شده است؟ و دیگر آنکه الموسوی چه نکته جدید در تأثیرپذیری از هزار و یک شب در رمانش نشان داده است؟
شرح دیدگاه ناقد دوم: دکتر رحمتی نیز پس از شنیدن سخنان و دیدگاه ناقد اول، به ارائه نکته نظرات خود اقدام نمودند. دکتر رحمتی ضمن تأکید و اشاره به ویژگیهای عالی پژوهشی در مقالات استخراج شده از طرح پسادکتری ارائه دهنده، و اشاراتی چند به جایگاه داستانهای هزار و یک شب در پرورش قوّه خلاقیت ادیبان و منبع الهام بخش بسیاری از رمان نویسان جهان، سخنان خود را با طرح یک پرسش مبنی بر کیفیت بازتاب خلاقانه ألف لیلة و لیلة را در دو رمان مورد پژوهش به اتمام رساندند.
ارائه دهنده به پرسشهای مذکور به ترتیب سؤالات ناقدان اول و دوم چنین پاسخ داد: محسن جاسم الموسوی در حال حاضر یکی از برجسته ترین نقادان عربی است که در خصوص مطالعه و نقد داستانهای ألف لیلة ولیلة بیش از هر ناقد و نویسنده عرب دیگری فعالیتهای بسیاری در قالب مقاله و کتابهایی چند داشته است. اما وی علاوه بر نقد، دستی هم در دنیای رمان نویسی دارد که تا کنون پنج رمان نوشته است. اما وی پیش از آنکه رمان نویس باشد، یک ناقد هزار و یک شب به شمار میآید. رمان سلاف بغداد از میان رمانهایش بیشتر از بقیه به فضا و محیط روایتی و ماجراجوییهای هزار و یک شب شباهت دارد. از این روی دلیل عمده ارائه دهنده در انتخاب این رمان این میتواند باشد. همچنین رمانهای وی برخلاف فعالیتها و پژوهشهای نقدیاش تا کنون مورد بررسی و ارزیابی و پژوهش قرار نگرفتهاند. آنچه در رمان سلاف بغداد به عنوان یک نکته حائز اهمیت می تواند یافت این است که الموسوی علاوه بر تأثیرپذیری از شیوه روایتی لایه به لایه یا حکایت اندر حکایت هزار و یک شب، در سفر ماجراجویانه رمانش از طریق حمدی السماک که میتواند بازتابی از شخصیت ناقد باشد به طرح نکته نظرات نقدی خویش در باره شعر و رمان در دورههای مختلف ادبی عربی میپردازد. نکته آخر آنکه رمان سلاف بغداد بی تردید نمونه یک رمان از نوع اتوبیوگرافیکشنAutobiographicion یا اتوفیکشن Autofiction است. اما در خصوص چرایی انتخاب رمان ألف لیلة في لیلة، پاسخ ارائه دهنده بدین شرح بود: شباهت بسیار زیاد عنوان رمان سوسن جمیل با عنوان ألف لیلة في لیلة با عنوان عربی هزار و یک شب دیدگاه هر خواننده و نقادی را به خود جذب میکند دیگر آنکه رمان مذبور از گونه ادبیات داستانی زنان به شمار میآید. از این رو، انتخاب یک رمان از دنیای رمان زنان با یک عنوان بسیار شبیه دلیل مهم و عمده انتخاب بوده است. در این رمان شباهت ساختاری و شخصیتی داستان با داستان مطلع هزار و یک شب نظر خواننده را به خود جلب میکند. اما آنچه که سوسن جمیل درصدد بیان آن در رمان خود با تأثیرپذیری از هزار و یک شب است نه بررسی موضوع تقابلهای زن و مرد، و نه درمان مرد از طریق قصه گوییهای شهرزادوار، بلکه وی با فرا رفتن و درنوردیدن تقابلهای جنسیتی میان زن و مرد در خیال خود در جستجوی یک دنیای آرمان با برابری حقوق زنان و مردان با درک متقابل است.
گزارش بیستمین کرسی علمی – ترویجی
عنوان کرسی:
«کاربست میراث هزار ویک شب در رمان معاصر عربی؛مطالعه موردی رمان های «سلاف بغداد» و«ألف لیلة و لیلة»»
ارائه دهنده: دکتر طیبه امیریان پژوهشگر پسا دکتری گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی
ناقدان: دکتر علی سلیمی قلعه ای عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی
دکتر مریم رحمتی ترکاشوند عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی
مدیرجلسه: دکتر جهانگیر امیری عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی
جلسه کرسی علمی- ترویجی با عنوان «کاربست میراث هزار ویک شب در رمان معاصر عربی؛ مطالعه موردی رمانهای «سلاف بغداد» و «ألف لیلة و لیلة»»، در روز دوشنبه مورخ 26 تیر ماه 1402 ساعت 10 صبح در سالن جلسات شماره ۱ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه رازی به صورت حضوری و مجازی با حضور اعضای هیئت علمی و علاقه مندان برگزار گردید. ارائه دهنده؛ دکتر طیبه امیریان، پژوهشگر پسادکتری گروه زبان و ادبیات عربی، ناقد اول دکتر علی سلیمی قلعه ای، عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات عربی، ناقد دوم دکتر مریم رحمتی ترکاشوند، عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات عربی، مدیر جلسه دکتر جهانگیر امیری، عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی و دکتر روح اله بهرامی دبیر کمیته کرسیهای نظریه پردازی دانشگاه رازی، که رأس ساعت معین در جلسه حضور یافتند. اوان و آغاز کرسی همراه بود با بیاناتی از خانم دکتر امیریان مبنی بر اینکه محتوای کرسی در راستای تأیید ماحصل مطالعات و پژوهشهایی است که در قالب مقالات علمی و پژوهشی و با نظارت و راهنمایی آقای دکتر امیری با سمت استاد میزبان، در دوره پسا دکتری انجام و به سرانجام رسیده است. دکتر امیریان در ابتدا ضمن ارائه خویش در قالب یک پاورپوینت، به بیان مقدماتی به صورت تبیین موضوع و شرح مسأله و پیشینه پژوهش و سپس به معرفی دو رمان عربی منتخب به صورت مفصل و مجزا پرداخت که مهمترین و اصلی ترین بخش کرسی را به خود اختصاص میداد. وی با اشاره به نظر محققان و ناقدان مبنی بر اینکه کتاب داستانهای هزار و یک شب جامع الحکایات، به عنوان یکی از برجسته ترین آفرینشهای ادبی مشرق زمین در شاهراه ادبیات جهان که در کنار سایر محصولات ادبی دنیا قرار گرفته است، بر آفرینشهای ادبیات داستانی در جای جای دنیا تأثیرگذاشته است، به تأثیرات هزار و یک شب در دو سطح روایتی و معنایی در دو رمان معاصر عربی پرداخت. شرح ارائه را توسط دکتر طیبه امیریان، میتوان بدین ترتیب گزارش داد:
هزار ویک شب یا هزار افسان و به عربی «ألف لیلة و لیلة» با حکایتهای بیشمارشاش که مأمن شخصیتها، رویدادها و حوادث عجیب و غریب و خیالی است در زمره گونه ادبیات «الغریب»، «فانتستیک» ویا «النادر» گنجانده میشود. این کتاب سترگ با پیشینهای بسیار دیرین و تأثیرگذار در دورههای مختلف حیات ادبی بر گونههای مختلف ادبی در زبان فارسی و عربی و دیگر زبانهای دنیا از انگلیس، آمریکا، اسپانیا، پرتغال، کانادا، آرژانتین و غیره، داشته و ادبیات داستانی و به ویژه گونه رمان هم از این تأثیرپذیری بی بهره نمانده است. در همین راستا، ادبیات داستانی معاصر عربی هم در ژرفای تاریخ اش با احضار و الهام از داستانهای خارق العاده هزار و یک شب سعی در خلق یک نظام اندیشگانی نوین دارد. از همین روی است که رمان نویسان عرب هم به فراخور چارچوب اندیشه ورزی و محیط فرهنگی، فکری و اجتماعی که در آن قرار گرفته اند از انبان هزار و یک شب توشههای خود را برای باز تولید و بازنمایی خطوط روایتی جدید و نیز خلق بن مایههای فکری خود و جامعهای که در آن میزیند، بر دارند. در همین رابطه، با مطالعه دو رمان از جریان پسا استعماری و نیز پسا محفوظی رمان نویسی معاصر عربی و یافتن پاره ای از شباهتهای ساختاری و شیوههای روایتی در این رمانها با هزار و یک شب در جستجوی این امر هستیم که رمان نویسان معاصر عرب چگونه و با چه کاربستهایی توانسته اند از داستانهای هزار و یک شب در نوشتن رمانهای خود بهره مند باشند. در اینجا نیز به اقتضای بحث به ذکر و نقد دو رمان عربی با نامهای «سلاف بغداد» و «ألف لیلة في لیلة» به منظور دست یافتن به چرایی و چگونگی سؤال بالا میپردازیم. البته لازم به یادآوری است که از میان میدان بی شمار رمان معاصر عربی در کشورهای گوناگون، به گزینش دو رمان از دو نویسنده مرد و زن از دو کشور عراق و سوریه پرداختیم که در ادامه دلیل انتخاب این دو نمونه مطالعه موردی خواهد آمد.
بررسی نمونه رمان نخست: داستانهای هزار و یک شب با ویژگیهای گوناگون مبنی بر روایت، توصیف و گفتگوی شخصیتها در فضای زمان و مکان، بازتاب دهنده واقعیتهای جامعه است، به گونهایی که رمان نویس معاصر با الهام از داستانهای هزار و یک شب، بمثابه یک متن مبدأ، به منظور تقویت قوای ادبی و ذهنی خود برای خلق و اثربخشی رماننویسی میپردازد.
محسن الموسوی، ناقد و نویسنده عراقی و صاحب رمان «سلاف بغداد»، با به حرکت درآوردن اندیشه و با الهام از شیوه روایتی هزار ویک شب به طرحی نو از زیبایی شناسی در نوشتن رمانش دست مییابد. الموسوی در این رمان محیط فکری و فرهنگی شهر «بغداد» را برای بازنمایی واقعیت تلخ عراق پس از اشغال آمریکا به استعاره میگیرد. نویسنده با استفاده از روش نقدی Autobiografiction یا Autofiction یا «خود تخیلی» و با استفاده از طرح لایه به لایه روایتی داستانهای هزار و یک شب به تصویر کشیدن وضعیت کنونی فکری، فرهنگی و ادبی و نقدی شهر بغداد به نحوی به شیوه تفکر انتقادی به نقد جامعه عراق پس از حمله آمریکا 2002 میپردازد. به دیگر سخن، چنین به نظر میآید که نویسنده در این رمان زندگی ادبی و اندیشههای نقدی خود را در قالب خلق یک شخصیت جدید با نام «حمدی السّماک» که به صورت سوم شخص در رمان ظاهر میشود، بازگو میکند. الموسوي با استفاده از داستانهای فرعی خیالی و سناریوهای خیالی با شخصیتهای واقعی و گاه خیالی در خدمت جستجوی خود و روایت زندگی خود به عنوان یک ناقد ادبی است. الموسوي با سبک نویسندگی خلاقی که دارد ضمن ایجاد فضای روایتی تو در تو، خلق شخصیتهایی عجیب و غریب و تعریف حوادث خارق العاده در مکانهای دور از ذهن و خیالی در رمان به توضیح و درک نظام نقد ادبی کنونی و ایراد دیدگاههای نقادانه خودش از طریق شخصیتهای رمان میپردازد و این رمان مصداق بارزی از گونه رمان «اتوبیوگرافیکشن» است. همچنین میتوان گفت که این رمان میتواند شاهدی بر تأثیر مستقیم و گاه خلاقانه و نیز تأثیر غیرمستقیم الموسوی از فضای روایی داستانهای هزار و یک شب از منظر سبکشناختی، به منظور گسترش اندیشه و تجربه رماننویسی خلاقانهاش و مهارت انتقادی او به عنوان یک ناقد زبردست در فنون ادبی به شمار میرود. به نظر میرسد، ساختار متداخل روایی رمان، مکانهای سرّی و گاه خیالی، حضور شخصیّتهای عجیب و بیان شعر، به شیوه هزار و یک شب پیوند خورده است. میتوان گفت این تأثیرپذیری بسان یک نیروی مؤثر به طرح فضای غم انگیز بغداد در دهه پنجاه و آینده نامعلوم و ترسناک آن، به شیوه روایت گویی تودرتوی شهرزاد و بیان حقایقی از «سلاف» با پیوند میان واقعیت و خیال بپردازد. درباره محتوای اثر میتوان گفت با توجه به دیدگاه انتقادی نویسنده و کتابهای بسیاری که در زمینه نقد هزار و یک شب و روایت شناسی عربی نوشته، رمان او تصویری هنرمندانه از خوانش هزار و یک شب و ساز و کارهای بینش فکری وی است.
بررسی نمونه رمان دوم: جستجوی گفتمان روایی که یک راوی در رمان فمنیستی می گشاید، تلاشی برای آشکار کردن جایگاه و حقیقت زن است. همانطور که در داستان آغازین «هزار ویک شب» برایمان پدیدار گشت، شهرزاد با روایت توانست به تصویر زن بپردازد و بقایش را در برابر «شهریار»، مصداق جنس مرد، حفظ کند. رمان «ألف لیلة في لیلة= هزار شب در یک شب» نوشته سوسن جمیل حسن، رمان نویس سوری است که در زمره ادبیات زنان گنجانده میشود. از این روی، وی سوسن جمیل حسن رمان خود را با الهام از هزار و یک شب به عنوان مدلی از رمان زنانه، به فضایی برای به صدا در آوردن شرایط زنان در جامعه مردسالار تبدیل گردانده است. در وهله نخست با رویکرد مقایسهایی آنچه مسلم و پر واضح است تأثیر پذیری نویسنده از هزار و یک شب در انتخاب نام رماناش است زیرا عنوان رمان یادآور شب زنده داری و حکایات هزار ویک شب است اما نکته مهمتر دیگر آنکه از آنجایی که هزار و یک شب نیمی از خاستگاه خود را به زنان داده و پرتوهای اندیشه زنان در سایه دنیای مرد سالار را در خود جای داده است، دلیل توجه سوسن جمیل حسن است. بدین معنا که وی در رمان خود و با الهام از داستان مطلع هزار و یک شب به مشکلات و دغدغههای زنان در جامعه کنونی عربی از جمله سوریه پرداخته است. سیر روایتی لایه لایه که نویسنده آن را برای بیان حوادث داستان و بازتاب چگونگی بستر گفتگوهای میان دو شخصیت زن «دیمة» و شخصیت مرد «مولا» که به شرح مشکلات زنان در هر رده سنی و اجتماعی در یک شب میپردازد، به نحوی تصویرگر جلوههای روایتی و داستان سرایی شهرزاد برای شهریار در طول شبهای متمادی است. در حوزه مطالعات فرهنگی، این رمان نمونه بارزی از نگاه جنسیتی و نه تقابلهای جنسیتی بین زن و مرد در جامعه عربی باشد. زیرا نویسنده با الهام از داستان آغازین هزار و یک شب و شیوه روایتی داستان در داستان و با خلق دو شخصیت زن و مرد درصدد ایجاد یک تقابل جنسیّتی، مانند تقابل شهرزاد و شهریار، در رمان خویش نمیباشد. بلکه وی با رویکردهای جدیدی که به شخصیّتهای زن و مرد داستانش میدهد، سعی بر آن دارد که زن و مرد را در کنار یکدیگر قرار دهد تا بتواند یک زیرساخت فرهنگی مبنی بردرک و فهم متقابل ایجاد کند. تردیدی نیست که کاربست قصّهها و شیوههای روایتی هزار و یک شب، به مثابه عصاره بینا فرهنگی تمدّن و فرهنگ مشرق زمین، نقش روشنفکرانه و قاطعانهای در ساختار فکری و شکل گیری پیکره رمان معاصر عربی ایفا کرده است. اما در نتیجه بررسی تأثیرپذیر رمان سوسن جمیل از هزار و یک شب میتوان چنین برداشت نمود که بین تجلّی شهرزاد اسطوره ای ادبی و دیمه، نمایانگر هویت زن عرب در مقابل مرد در هزار شب در یک شب تفاوتهایی وجود دارد. با وجود چندپارگی در رمان سوسن جميل، کاملاً طبق چارچوب روایت شهرزادی نیست. روایت در رمان سوسن جمیل، هویت الگوی زن در جامعه معاصر عرب را با پرداخت به زندگی یک زن، دیمة، تجربه محیطی و زمانی را که در آن زیسته روشن میکند.
شرح دیدگاه ناقد اول: دکتر سلیمی در ابتدا به بررسی و شرح نقش بازتابهای گوناگون اسطورهها، شخصیتهای تاریخی در گونههای مختلف ادبی از جمله شعر و رمان، و ادبیات نمایشی پرداختند که چگونه یک ادیب در خلق و به وجود آوردن یک محصول نوین ادبی میتواند به شیوههای گوناگون با ذوق و خیال هنری و با توجه به معنا و مفهومی که در ذهنش میپروراند از اسطورهها و گونههای مشابه آن بهره میبرد وسرانجام یک آفرینش ادبی را ارائه دهد. در ادامه با طرح دو پرسش مهم در رابطه با چرایی انتخاب این دو رمان و نیز چگونگی نمود پرورش خلاقیت رمان نویسان سخنان خود را به پایان رساندند. پرسش اول این بود که چرا دو نوع رمان از دو نویسنده زن و مرد از دو کشور گوناگون انتخاب شده است؟ و دیگر آنکه الموسوی چه نکته جدید در تأثیرپذیری از هزار و یک شب در رمانش نشان داده است؟
شرح دیدگاه ناقد دوم: دکتر رحمتی نیز پس از شنیدن سخنان و دیدگاه ناقد اول، به ارائه نکته نظرات خود اقدام نمودند. دکتر رحمتی ضمن تأکید و اشاره به ویژگیهای عالی پژوهشی در مقالات استخراج شده از طرح پسادکتری ارائه دهنده، و اشاراتی چند به جایگاه داستانهای هزار و یک شب در پرورش قوّه خلاقیت ادیبان و منبع الهام بخش بسیاری از رمان نویسان جهان، سخنان خود را با طرح یک پرسش مبنی بر کیفیت بازتاب خلاقانه ألف لیلة و لیلة را در دو رمان مورد پژوهش به اتمام رساندند.
ارائه دهنده به پرسشهای مذکور به ترتیب سؤالات ناقدان اول و دوم چنین پاسخ داد: محسن جاسم الموسوی در حال حاضر یکی از برجسته ترین نقادان عربی است که در خصوص مطالعه و نقد داستانهای ألف لیلة ولیلة بیش از هر ناقد و نویسنده عرب دیگری فعالیتهای بسیاری در قالب مقاله و کتابهایی چند داشته است. اما وی علاوه بر نقد، دستی هم در دنیای رمان نویسی دارد که تا کنون پنج رمان نوشته است. اما وی پیش از آنکه رمان نویس باشد، یک ناقد هزار و یک شب به شمار میآید. رمان سلاف بغداد از میان رمانهایش بیشتر از بقیه به فضا و محیط روایتی و ماجراجوییهای هزار و یک شب شباهت دارد. از این روی دلیل عمده ارائه دهنده در انتخاب این رمان این میتواند باشد. همچنین رمانهای وی برخلاف فعالیتها و پژوهشهای نقدیاش تا کنون مورد بررسی و ارزیابی و پژوهش قرار نگرفتهاند. آنچه در رمان سلاف بغداد به عنوان یک نکته حائز اهمیت می تواند یافت این است که الموسوی علاوه بر تأثیرپذیری از شیوه روایتی لایه به لایه یا حکایت اندر حکایت هزار و یک شب، در سفر ماجراجویانه رمانش از طریق حمدی السماک که میتواند بازتابی از شخصیت ناقد باشد به طرح نکته نظرات نقدی خویش در باره شعر و رمان در دورههای مختلف ادبی عربی میپردازد. نکته آخر آنکه رمان سلاف بغداد بی تردید نمونه یک رمان از نوع اتوبیوگرافیکشنAutobiographicion یا اتوفیکشن Autofiction است. اما در خصوص چرایی انتخاب رمان ألف لیلة في لیلة، پاسخ ارائه دهنده بدین شرح بود: شباهت بسیار زیاد عنوان رمان سوسن جمیل با عنوان ألف لیلة في لیلة با عنوان عربی هزار و یک شب دیدگاه هر خواننده و نقادی را به خود جذب میکند دیگر آنکه رمان مذبور از گونه ادبیات داستانی زنان به شمار میآید. از این رو، انتخاب یک رمان از دنیای رمان زنان با یک عنوان بسیار شبیه دلیل مهم و عمده انتخاب بوده است. در این رمان شباهت ساختاری و شخصیتی داستان با داستان مطلع هزار و یک شب نظر خواننده را به خود جلب میکند. اما آنچه که سوسن جمیل درصدد بیان آن در رمان خود با تأثیرپذیری از هزار و یک شب است نه بررسی موضوع تقابلهای زن و مرد، و نه درمان مرد از طریق قصه گوییهای شهرزادوار، بلکه وی با فرا رفتن و درنوردیدن تقابلهای جنسیتی میان زن و مرد در خیال خود در جستجوی یک دنیای آرمان با برابری حقوق زنان و مردان با درک متقابل است.